در اين طرح از تكنيك ميكرواستريپ كه در ادوات مايكروويو كاربرد بالايي دارد استفاده شده است كه اين تكنولوژي شرايط پياده سازي عناصر گوناگون از جمله سلف و خازن در ابعاد بسيار كوچك و در لايه‌هاي مختلف مدارات مجتمع را فراهم مي‌آورد. اين طرح با استفاده از سنسور ميكرواستريپ رزوناتور پله‌اي بهينه شده به اندازه‌گيري ثابت دي‌الكتريك در رنج فركانسي 3-1 GHZپرداخته و بدليل ، پياده‌سازي راحت و ساخت با دقت بالا و كم هزينه مورد استفاده قرار مي‌گيرد. ساختار كار سنسور بر اساس تغيير ε_reff با تغييرε_r سطح رويي رزوناتور ميكرواستريپ مي‌باشد. بر اساس اين تغيير فركانس رزونانس رزوناتور به عنوان شاخصي براي ثابت دي‌الكتريك تعيين مي‌شود. اين سنسور پس از طراحي و بهينه سازي، برروي زيرلايه راجرز 4003 ساخته شده، سنسور را داخل محفظه‌اي قرار داده و مواد تحت آزمايش درون محفظه ريخته ، پس از اندازه‌گيري، ماده از داخل محفظه خارج شده و مواد بعدي مورد آزمايش قرار مي‌گيرند. محفظه به ارتفاع cm 1 و ابعادي برابر با ابعاد سنسور ساخته شده دارد. جنس محفظه از ماده‌اي به ‌نام Flaxy Glass بوده كه قابليت شكل دهي داشته و شفاف مي‌باشد.

از آنجا كه عدم استفاده از كلاه موتور سيكلت از مهمترين علل مرگ و مير راكبان و ترك نشينان موتورسيكلت ها در كشور است لذا جهت حل اين معضل و افزايش استفاده از كلاه ايمني به عنوان يكي از وسايل و تجهيزات ايمني مهم و مورد نياز موتوسيكلت سواران روش جديدي را طراحي نموديم . در اين اختراع سيستم سرمايشي كلاه موتور سوار با استفاده از مواد تغيير فاز دهنده مورد آزمايش قرار گرفته است.اين ماد با جذب حرارت توليدي از ناحيه سر راكب ، مانع از افزايش دما در قسمت داخلي كلاه مي گردد. نمودار ها و نتايج حاصل از اين اختراع كارايي خوب اين روش را تأييد مي نمايد به طوري كه درايام گرم سال دماي ناحيه سر در حدود 35 درجه سانتي گراد ثابت مي ماند در حالي كه بدون استفاده از اين روش دماي ناحيه سر به بيش از 40 درجه سانتي گراد مي رسد.

خلاصه اختراع عنوان طرح به گونه اي كه در اظهار نامه ذكر شده: سيستم گيربكس اتوماتيك با استفاده از نيروي گريز از مركز زمينه فني اختراع مربوط : اين اختراع مربوط به مهندسي مكانيك است و كاربرد آن بيشتر در صنعت خودرو سازي است. مشكل فني و بيان اهداف : مشكلاتي كه درصنعت خودروسازي ميتوان اشاره كرد: 1. سيستم هاي گيربكس قديمي محتاج كنترل توسط شخص وكاربر است به اين صورت كه براي تغيير در سرعت و حركت خودرو راننده بايد براساس تجربه اقدام به كلاج گيري و تغيير محور دنده بنمايد . اين يعني درگير شدن كاربر و به نحوي واردشدن سليقه به آن. 2. سيستم هاي حال حاضر بدليل داشتن قطعات مكانيكي بسيار، همواره قيمت بالايي داشته و بدليل همين تعدد قطعات هزينه تعميراتي به نسبت بالايي را مي طلبند. 3. سيستم هاي اتوماتيك شده حال حاضر كه در اكثر خودروها مورد استفاده قرار مي گيرند با توجه به تغيير كلي ساختار، باز هم آن تعدد قطعات و قيمت بالا به چشم ميخورد بر همين اساس استفاده از اين سيستم بيشتر در خودروهاي سطح بالاتر مورد استفاده قرار مي گيرد، خاطرنشان كنم اساسي ترين مشكل در سيستم هاي اتومات آن بوده كه كنترلر آن از جنس كامپيوتري است و يك كنترلر كاملا ثاني مي باشد كه با استفاده از سنسورهاي الكتريكي و پردازشگر كامپيوتري مي تواند به كنترل سرعت خودرو بپردازد. هدف در اين پروژه آن بوده است كه بتوانيم سيستمي كاملا اتومات پيشنهاد دهيم كه با كمي قطعات و با استفاده از كنترلر مكانيكي كه يكي از قابل اطمينان ترين كنترلر ها مي باشد و همچنين با استفاده از نيروي گريز ازمركز و قوانين فيزيكي سيستم پيشنهادي خود را به حداكثر بازدهي برسانيم. ارائه راه حل براي مشكل فني موجود همراه با شرح دقيق و كافي و يكپارچه اختراع: ابتدا خاطرنشان كنم اين سيستم ميتواند در هر جايي كه نياز به تغيير سرعت محوري متشكل از ورودي وخروجي باشد مورد استفاده قرار بگيرد و ما صنعت خودروسازي را با توجه به محبوبيت و كاربرد هاي زياد آن مورد مثال قرار داده ايم . فرض بفرماييد در خودرويي كه هم اكنون داراي جعبه دنده وگيربكس مي باشد و كنترل آن توسط راننده است مي خواهيم اين سيستم را پياده سازي كنيم و آن را اتومات كنيم برهمين اساس جعبه دنده وگيربكس را برميداريم و پكيج سيستم خودمان را در آنجا قرار مي دهيم سيستم ما متشكل از دو محور دوار مي باشد و يك شافت واسط بر روي آن دو محور دوار داراي شيار قرار گرفته است كه شافت واسط در آن شيارها به سمت مركز محور دوار و يا خارجي ترين نقطه محور دوار حركت مي كند اين دو محور و دو شيار در مركزيت خود به خودرو وصل شده اند بر اين اساس كه محور دوار اول به خروجي موتور و محور دوار دوم به سيستم انتقال قدرت و چرخها متصل گشته است. محور دوار اول شافت و واسط را همواره به سمت دورني ترين و مركزي ترين نقطه و محور دوار دوم شافت واسط را همواره به سمت خروجي ترين نقطه راهنمايي مي كند. اين سبب مي شود كه در بدو حركت حداكثر قدرت را داشته باشيم چون فرضا با هر چرخش ميل لنگ و انتقال آن به محور دوار اول، شافت واسط كثري از يك دور را به محور دوم منتقل مي كند وافزايش قدرت را بدنبال خواهيم داشت . اما با گذشت زمان و حركت خودرو شافت واسط به صورت خودكار با توجه به قانون گريز از مركز تغيير وضيعت مي دهد و بر روي محور دوار اول به سمت خروجي ترين نقطه و بر روي محور دوار دوم به سمت داخلي ترين نقطه حركت مي كند انگاه با هر يك دور ميل لنگ امكان دارد محور دوم چندين دور بزند و سرعت براين اساس افزايش مي يابد. برجستگي اختراع: 1. اتومات كردن سيستم تغيير سرعت بدون نياز به كنترلر ثاني 2. كاهش قطعات مكانيكي 3. هزينه پايين 4. قابليت نصب واجرايي زمينه فني اظهارنامه اختراع: اين اختراع در تمام جاهايي كه احتياج به تغيير سرعت و جعبه دنده است، بخصوص صنعت خودرو سازي مورد استفاده قرار مي گيرد. نقشه ها و مثالها: پيوست فايل designمي باشد.

دستگاه الكتروكمپست با استفاده از شيوه هاي نوين الكترونيكي ،روش سومي در جهان براي تبديل زباله تر شهري به كود ابداع كرده است . همچنين اين اختراع درسال 1389 به ثبت رسيده است و گواهينامه آن نيز موجود مي باشد .

اختراع بكارگيري تركيب مونت موريلونيت با زغال فعال به عنوان جاذب فلزات سنگين ، سموم ودارو هاي بلع شده در جلوگيري از مسموميت كه در زمينه پزشكي – دارو سازي كاربرد دارد؛ براي حل مشكل عدم قدرت جذب فلزات توسط زغال فعال و ناكارامدي ان در اين موارد و رفع يبوست (به عنوان عارضه جانبي) ناشي از زغال فعال تجويز شده در موارد مسموميت حاد مي توان با راه حل استفاده هم زمان از مونت موريلونيت مشكلات موجود در مورد زغال فعال را كاهش دهد. اين كاني بر خلاف زغال فعال توانايي جذب فلزات ، تركيبات و مواد قطبي را دارا مي باشد. همچنين برخلاف زغال فعال تجويز مونت موريليونت ايجاد يبوست شديد نمي كند و حتي اجابت مزاج را تعديل مي كند. لذا پيشنهاد ما استفاده از تركيب مونت موريلونيت/ زغال فعال به صورت (70-80% / 20-30% ) مي باشد.

در اين تحقيق رسپتور پليمري كلوزاپين به روش ملكولار ايمپرينتيگ سنتز شد. از متاكريليك اسيد (MAA) بعنوان منومر عاملي و از اتيلن گليكول دي متاكريلات (EDMA) بعنوان منومر اتصال دهنده استفاده شد. پليمريزاسيون در دو محيط كلرفرم و تتراهيدروفوران و با نسبتهاي مختلف كلوزاپين به MAA انجام شد. آزمايشات جذب سطحي نشان داد كه بيشترين تمايل اتصال به كلوزاپين مربوط به پليمري است كه در محيط كلرفورم و با نسبت مولي 1/5 ، متاكريليك اسيد / كلوزاپين سنتز شده بود. در آزمايشات جذب سطحي از آناليز Scatchard براي مطالعه اتصال كلوزاپين به اين پليمر استفاده شد. نتايج نشان دهنده وجود دو نوع رسپتور (تمايل بالا و تمايل اتصال پايين) در پليمر بود. ثابت تفكيك (kD) براي رسپتورهاي با تمايل بالا14.5μM و براي رسپتورهاي با تمايل پايين322μM بدست آمد. كوچك بودن KD در رسپتورهاي با تمايل بالا نشان دهنده تمايل اتصال زياد آنها براي كلوزاپين و قابليت آنها براي جداسازي اين دارو از ساير مولكولها بود. بنابراين از اين پليمر براي استخراج كلوزاپين از سرم استفاده شد. روش استخراج فاز جامد براي جداسازي كلوزاپين از سرم كاليبره شد. از پليمر ايمپرينت شده بعنوان فاز ثابت، از استونيتريل بعنوان حلال شستشو و از متانل حاوي 20 درصد تري فلورواستيك اسيد بعنوان حلال پاك كننده (eluent) استفاده گرديد. درصد بازيافت در اين روش استخراج بيشتر از 88% بود. عملكرد انتخابي پليمر براي كلوزاپين در مقايسه با داروهاي فلوكستين ، ديازپام و فني توئين بررسي و نشان داده شد كه رسپتور پليمري سنتز شده در اتصال به كلوزاپين بسيار انتخابي عمل مي كند. نتايج بدست آمده مويد ااين بود كه سنتز رسپتور پليمري كلوزاپين با موفقيت انجام شده و مي تواند اين دارو را بطور انتخابي از سرم استخراج نمايد.